گوشه ای از ضرب المثل های فراهان

ضرب المثل ها در فراهان 

 

 

 دشمن دانا بلندت می کند           برزمینت می زند نادان دوست 

من از بیگانکان هر گز ننالم    که هر چه کرد با من آ شنا کرد(که با من هرچه کرد آن آشنا کرد)

چه گویم که نا گفتنم بهتر است      زبان در دهان پاسبان سر است

دوری و دوستی

خود کرده را تدبیر نیست

مار از پونه بدش میاد جلوی خونه اش سبز میشه

قربون برم خدا را یه بوم و دو هوا را

قربون بند کیفت ام   تا پول داری رفیقتم

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

بروفکر نان باش که خر بزه آب است

گوساله بیاد گاو بشه دل صاحبش آب بشه(گوساله تا گاو شود  دل صاحبش آب شود)

برادران جنگ کنند ابلهان باور

برادر پشت برادر زاده هم پشت     درخت بی برادر کی کند رشد

بسیار بدی کردی و دیدی ثمرش را     نیکی چه بدی داشت که یک بار نکردی

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی 

خوشبخت کسی که خر نداره    از کاه و جوش خبر نداره

بهشت آنجا که آزاری نباشد         کسی را با کسی کاری نباشد

به ماه گفته که در نیا که من در آمدم

از نو کیسه نگیر اگه  گرفتی خرج نکن

اگر امید من منا نی          برو شوهر بکن بیوه نمانی 

ارحم تر حم ( رحم کن تا اینکه  به تو رحم شود  )

اسم بزرگ و شهر ویران.(اسم آباد و شهر خراب )

اولاد نگو بلای جان!!

دشمنی بالاتر از اولاد نیست...شاخ گاوی برتر از داماد نیست

دشمنی دشمن تر از اولاد نیست   شاخ گاوی بدتر از داماد نیست . 

از اسب افتاده ايم، اما از (اصل ) نسل نيفتاده ايم

از اونجا مونده، از اينجا رونده !

از اون نترس كه هاي و هوي داره، از اون بترس كه سر به تو داره !!

از اين ستون به آن ستون فرجه !

از دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه !

از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه !

از نخورده بگير، بده به خورده !

اسب پيشكشي رو، دندوناشو نميشمرند !

اگه باباشو نديده بود، ادعاي پادشاهي ميكرد !

اگر جراحي، پيزي خود تو جا بنداز !

اگه لر ببازار نره بازار ميگنده !

اگه نخورديم نون گندم، ديديم دست مردم !

اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام !

اول برادريتو ثابت كن، بعد ادعاي ارث و ميراث كن !

اي آقاي كمر باريك، كوچه روشن كن و خانه تاريك !

اين تو بميري، از آن تو بميري ها نيست !

اگه زري بپوشي، اگر اطلس بپوشي، همون كنگر فروشي !

اگه مخمل بپوشی زر بپوشی همون کنگر کن و کنگر فروشی